سُلفِژ (به فرانسوی: Solfège) یا سرایش، در موسیقی، تکنیکی آموزشی برای آموزش نواک و آواز خوانی است که در آن هر نُتِ میزان با سیلاب خاصی که سیلابُ سُلفژ (یا سُلافاسیلاب) نامیده میشود، خوانده میشوند. هفت سیلاب که عملاً استفاده میشوند عبارتاند از: دو، رِ، می، فا، سُل، لا، سی (یا تی).
برای سلفژ تعاریف متعددی بیان میشود. سلفژ را میتوان خواندن مجموعهای از نتها بهصورت پیدرپی و پشتسرهم و با رعایت قوانین نتها و سکوتها معرفی کرد. پایهٔ یادگیری سلفژ دانستن ارزش زمانیِ هر نت است و در کنار این باید ارزش زمانیِ هر سکوت را نیز بدانیم.
آواز یا نغمه اصطلاحی است در موسیقی سنتی ایرانی که برای توصیف مجموعهای از گوشه ها به کار میرود که معمولاً در کنار هم و مستقل از یک دستگاه اجرا میشوند. لفظ «آواز» دست کم در دو معنای دیگر نیز به کار میرود که یکی فرم موسیقی آواز است و دیگری شکل خاصی از فرم آواز که متر مشخصی ندارد؛ موضوع این مقاله هیچ کدام از این دو نیست بلکه مفهوم خاص «آواز» در موسیقی ایرانی (به عنوان جزئی از طبقهبندی ردیف موسیقی ایرانی) است. این ابهام در معنای لفظ آواز، خود موضوع نقد منتقدان بودهاست.
آوازهایی که معمولاً در ردیف موسیقی ایرانی نام برده میشوند عبارتند از آواز ابوعطا، دشتی، افشاری، بیات ترک، و اصفهان (یا بیات اصفهان)؛ در برخی ردیفها نیز از آواز بیات کرد و شوشتری نام برده میشود. متداولترین تقسیمبندی ردیف شامل هفت دستگاه و پنج آواز است و در بیشتر ردیفها، آوازهای ابوعطا، دشتی، افشاری و بیات ترک از متعلقات دستگاه شور دانسته میشوند و بیات اصفهان از متعلقات دستگاه همایون، اگر چه برخی اصفهان را نیز به شور مرتبط میدانند.
این که چرا برخی مجموعههای گوشه ها را در ردیف دستگاه نام میدهند و برخی را آواز مینامند، به طور مبسوط مورد بحث نبوده اما از جمله تفاوتهای آوازها با دستگاهها آن است که گسترهٔ صوتی آوازها محدودتر است، قطعات سازی (بدون خواننده) در آوازها نادر هستند اما در اجرای دستگاهها یک رکن اصلی هستند،پرده گردانی در آوازها محدود است اما در اجرای دستگاهها متداول است، و کاربرد آوازها بیشتر در موسیقی فولکلور است در حالی که دستگاهها در موسیقی رسمی و حرفهای به طور مفصل به کار گرفته میشوند. با این حال بیشتر آوازها، اما نه تمام آنها، گوشهای به نام درآمد دارند که باعث میشود برخی آنها را در مسیر دستگاه شدن بدانند.
ما به شما آموزش می دهیم که چطور آواز بخوانید.
علم سلفژ در موسیقی
بهطور خلاصه، خواندن و نوشتن نتهای موسیقی را که اغلب با آموزش تئوریک همراه است «سلفژ» میگوییم. سه رُکن اساسی را میتوان در آن تفکیک نمود که عبارتند از: خواندن (نت خوانی) نوشتن (دیکتهٔ موسیقی) تئوری موسیقی که مفهوم سلفژ را میتوان به مورد اول نزدیکتر دانست. سلفژ از دروس مهم و همیشگی هنرستانها، دانشگاه و کنسرواتورهای موسیقی دنیاست و تمام نوازندگان، خوانندگان،آهنگ سازان، تنظیم کنندگان موسیقی و رهبران ارکستر و تمام فعالان عرصهٔ موسیقی باید تسلط کامل بر روی این درس داشتهباشند. دیکته موسیقی
در سلفژ سه مبحث بهطور متناوب و جداگانه آموزش داده میشوند:
- صداخوانی (به ایتالیایی: cantati) (کانتاتی)
- وزنخوانی (به ایتالیایی: parlati) (پارلاتی)
- دیکتهٔ موسیقی (به انگلیسی: music dictation)
# کانتاتی cantati (صداخوانی): کانتاتی بهمعنی خواندن صدا و فرکانس نتها بهشکل صحیح و دقیق است. در این درس، هنرجو این توانایی را پیدا میکند که صدای هر نت دقیقاً آنگونه که هست بخواند؛ یعنی بهطوریکه اگر نتِ «دو» بههمراه پیانو خوانده شود، صدایی که از حنجرهٔ فرد خارج میشود دقیقاً با پیانو یکسان است. درنهایت، هنرجو در این درس توانایی خواندن انواع نت را بهطور دقیق و در گامهای مختلف پیدا میکند
# پارلاتی parlati (وزنخوانی): جهان را ریتم به نظم کشیده، و موسیقیِ بدون ریتم حکم نقاشیِ بدون قلم و رنگ را دارد. ازاینرو مطالعهٔ انواع وزنها و الگوهای ریتمی برای هر علاقهمند به موسیقی بسیار مهم و ضروری است. وزنخوانی (پارلاتی) در واقع همان خواندن کشش نتهاست.
# دیکتهٔ موسیقی music dictation: در دیکته، دیکتهٔ ریتم و دیکتهٔ صدا بهطور متناوب کار میشود، و هنرجو با ممارست و تمرین فراوان، توانایی نوشتن نت موسیقیای را که میشنود پیدا میکند.
حتی از دست دادن یک روز تمرین کافیست که تغییری در نوازندگی و پیشرفت شما حاصل شود.